درجوانی پاک بودن شیوه پیغمبری است
اسلام به عنوان آیینى جاودانه و آسمانى که حاوى دستوراتى سعادتبخش براى بشر است، نهاد خانواده را به عنوان کانونى مقدس، پایدار، عاطفى و پاک، ترسیم کرده است تا میهمانى که به عنوان همسر، وارد عرصه زندگى مىشود، با آرامش، عزت، محبت و شادمانى، یک مجموعه رو به گسترش را اداره کند. قرآن مجید به پدران و مادران مسلمان دستور مىدهد تا فرزندانشان را که هنوز از نعمت تأهل برخوردار نشدهاند، به این امر مقدس تشویق کرده، زمینههاى زندگى سالم و حیات طیبه را براى آنان فراهم سازند و اگر شرایط ازدواج براى کسى وجود نداشته باشد، اسلام راهکار بسیار ارزشمندى را معرفى مىکند؛ راهکارى که هم اجرایى است و براى تحقق آن مانعى وجود ندارد و هم پشتوانه بزرگى براى ورود به عرصه حیات اجتماعى در آینده است و آرامش را براى اعضاى خانواده، مهیا مىسازد. این راهکار مهم، عفتورزى است.
عفت ورزیدن براى یک انسان، ضرورت یک زندگى سالم، بانشاط و آرام است؛ ضرورتى که تنها در سایه دین به دست مىآید و در سایه خردمندى، رشد و کمال مىیابد. انسان امروز، نیازمند این آموزههاست و پشت کردن به آنها، موجب سستى پیوند خانوادگى، نفوذ و حضور دیگران در عرصه زندگى، اختلاف، عدم اعتماد به یکدیگر، بیمارىهاى روحى - روانى، وسواس، سوءظن و ... خواهد شد.
لازم به یادآورى است که عفت و حجاب، دو مقوله جداگانهاند. در عفت ورزیدن، هم رعایت پوشش ظاهرى خواهد شد و هم مراقبت از امور معنوى و روحى و این، موضوعى است که هم کسانى که رعایت پوشش دینى را مىکنند، بدان نیازمندند و هم آنان که کمى در پوشش خویش، سهلانگارى مىکنند.
1. عفت دلیکى از موارد بسیار مهمى که پیوند خانوادگى را پایدار مىسازد، رعایت عفت دل است. خانهاى که تار و پود آن از عشق و محبت ساخته نشود، خانهاى پایدار در برابر طوفانهاى سهمگین و لرزشهاى فراوان نیست. خانهاى که در آن، افراد فراوانى حضور یابند و معشوق یا عاشق احساس نکند که آن خانه براى سکونت وى آماده است، ثبات نخواهد داشت.
همسر، باید حریم دل را تنها براى همسرش بگشاید و غیر از او، به هیچ شخص نامحرمى اجازه ورود ندهد؛ چه رسد به سکونت در آن. کسانى که قبل از ازدواج، این حریم را مىشکنند و با دیگران رابطهاى دوستانه و محبتآمیز برقرار مىکنند، پایههاى زندگى آینده را لرزان مىسازند.
شاید زندگى بشر صنعتى را اینگونه ترسیم کردهاند و طراحان ناصالح جامعه انسانى که حضور بىپرواى زن و مرد را در کنار هم و با برخى بىبندوبارىها و عدم رعایت حریمها، رشد و ترقى بشر تلقى کردهاند و انسان را در برآورده کردن غرایز جنسى آزاد گذاشتهاند، امروز، نتیجه آن راهکار را در عدم ازدواج جوانان و فراوانى گسست و طلاق خانوادهها - دیده باشند.
مرد شایسته، عرصه دل را در اختیار زن شایسته قرار مىدهد و جز او را به این حرم راه نمىدهد و فضاى اندیشه و دل را معطر به صفاى او مىکند؛ زن شایسته نیز چنین مىکند و اگر چنین شد، خداوند، از فضل خویش، آنان را بىنیاز خواهد کرد و این وعده خدا، حتمى است که فرمود: زنان پاک، براى مردان پاک هستند«.1
2. عفت نگاهقرآن مجید به دین باوران دستور مىدهد که چشمان خویش را بىپروا بر هر کس نگشایند. »به چشمانت بیاموز که هر کس، ارزش دیدن ندارد«؛ زیرا چشم انسان، عرصه واردات دل و فکر او را فراهم مىسازد.
نگاه به نامحرم که زمینه فساد را فراهم مىکند، حرام شمرده شده است؛ چه تصویر باشد و چه فردى در کنار انسان و عجیب است که انسانها را مىتوان از روى چشمهاى عفیف و غیرعفیف، شناخت. چشمان عفیف، ارزشمندند و چشم دریده، ادب نگاه نمىدارد.
انسان موفق، بر هر آنچه مىرسد، بىپروا، چشم نمىگشاید و نگاه خویش را محدود مىسازد. اگر کسى عفتِ نگاه نداشته باشد، چه بسا که به بىعفتى در عرصههاى دیگر دچار شود. این عفت، خاص مردان نیست؛ بلکه زن هم باید عفت را رعایت کند. گر چه بیمارى چشمچرانى، در مردان بیشتر شیوع دارد و مردان، با چشمانشان به دام مىافتند و زنان، با گوشهایشان.
3. عفت کلامعفت نگاه، پرهیز از نگاههاى آلوده است که نتیجه این پرهیز، پاکى دل و اندیشه، از واردات ناشایست است؛ ولى عفت کلام، پاک ساختن عرصه صادرات دل است. آنان که بىمحابا از هر چه بخواهند، سخن مىگویند، هر واژهاى را بر زبان مىآورند و در پردازش کلمات خویش، محاسبه دقیقى ندارند، نه ارزش خویش را حرمت مىنهند و نه ارزش مخاطب را.
بسیارى از افراد، نمىتوانند برخى از واژههاى ناشایست شنیده شده را بیان کنند و با نگفتن آن، شادمانترند که این، از سلامت روح و بهداشت روانشان حکایت دارد و در مقابل، کسانى یافت مىشوند که بسیار مشتاقند تا هر واژگانى را به کار گیرند و از هر موضوعى - حتى ناشایست - سخن گویند که این، نشان از عدم تربیت درست دارد.
انسان مؤمن، حق ندارد دیگران را مسخره کند؛ لقب زشت دهد؛ تهمت ناروا زند؛ افترا بندد؛ صداى خویش را بىاندازه بلند کند و یا از واژگان ناشایست، استفاده کند. چنین انسانى، از عرصه دین، فرو مىافتد و به خشم الهى، دچار مىشود.
4. عفت دامنیکى از مؤلفههاى مهم عفت، عفت دامن است. پاکدامنى، از نوجوانى و جوانى سرچشمه مىگیرد و در دوران میانسالى و کهنسالى، ثمرهاش به بار مىنشیند. بدترین خیانتها، خیانت در این عرصه است و غریزه جنسى، اگر درست در اختیار قرار نگیرد، انسان را به ورطههاى خطر مىکشاند. در قرآن آمده است: »به زنا، نزدیک نشوید«؛2 نه این که زنا نکنید؛ یعنى حتى باید از لغزشگاههاى این خطر مهلک، پرهیز کرد.
قرآن مجید براى جلوگیرى از خطر فساد جنسى، راهکارهاى زیر را ارائه کرده است:
الف) تربیت جنسى از دوران کودکى و رعایت دستورات اخلاقى خانوادگى و زناشویى، از آغاز تولد کودک تا بلوغ.
ب) رعایت حریم میان نامحرمان و پوشش مناسب.
ج) عدم اختلاط نامحرمان در هر محیطى.
د) مراقبت از لغزشگاههایى که انسان را به عرصه بىعفتى مىکشاند.
ه’) محدود کردن بعد عاطفه در خانواده و عدم دلبستگى به نامحرم در جامعه.
5. عفت شکمیکى از عوامل بدبختى انسانها، بىپروایى در خوراک است؛ یعنى این که انسان هر چه بیابد، بخورد و از هر راهى، کسب ثروت کند. غذاى حرام موجب شد که مسلماننمایان، در کربلا، در مقابل فرزند رسول خدا صلىاللَّهعلیهوآله صفآرایى و به کشتن او افتخار کنند. امام حسین علیهالسلام فرمود: »اگر نبود طعامهاى حرامى که شکمهایتان پر از آن گشته است، چنین بىپروا، در قتل من تلاش نمىکردید«.
اگر نفس انسانى را در دو بعد مادى و ملکوتى ترسیم کنیم، تلاش افرادى که فقط براى پروار جسم مىکوشند، فربهسازى نفس مادى را در پى دارد. آنان، همه همتشان این است که چه بکنند، تا بیشتر ثروت اندوزند و شعله شکم افروزند و جسم خویش را در ناز نگهدارند. به قول استاد علامه حسنزاده آملى: »آنجا که شکم دایر است، دل بایر است«.
امام على علیهالسلام فرمود: »من که امیر بر شمایم، به قرصى نان جو بسنده مىکنم و بدا به حال کسى که به خاطر شکم به دوزخ در افتد«.
عفت شکم نیز در عفت دل، تأثیر فراوانى دارد. طعام آلوده، جسم را مىآزارد و طعام ناپاک، روح را. غذاى حرام، روح را از پرواز باز مىدارد و حریم زندگى را بر خطرها مىگشاید؛ پس باید در غذایى که مىخوریم، دقت کنیم.
جامعه امروز، هم در سن ازدواج، هم در نوع زندگى اجتماعى و تحصیلى، هم در بافت خانوادگى و هم در زمینه فراوانى زمینههاى گناه، با جامعه دیروز، متفاوت است. نوجوان دیروز، مىتوانست بدون شغل و تحصیلات عالى، ازدواج کند و در کنار خانواده خویش، روزگار بگذراند. دیروز، زمینههاى آلودگى صوتى و تصویرى و... آن قدر فراوان نبود؛ شرایط دورى از خانواده و اختلاط میان دو جنس، این قدر شایع و دسترسى به نامحرم، بدین صورت آسان نبود.
دوست عزیز! انسان شایسته، در هر عصر و زمینه، باید در مقابل آسیبها و خطرها، قد برافرازد و ناملایمات را هموار سازد. راهکار عفت براى جامعه امروز، دیروز و فردا، کارگشاست.
پرهیز از گشادهدستى در چشم دوختن، اجتناب از سخن ناروا گفتن یا شنیدن، دورى از اختلاط بىجا و بىمورد، خوددارى از خودنمایى و بدننمایى، مواظبت از جسم، روزهدارى براى تقویت اراده و کنترل نفس و تربیت جنسى صحیح، راهکارىهایى هستند که غفلت از آنها، در همه زمانها، انسان را به سقوط مىکشاند.
راهکار اصلى، پرهیز از شیطان و تلاش دائمى در بندگى خداست که این، صراط مستقیم سعادت و نجات است؛ »الا تعبدوا الشیطان و ان اعبدونى هذا صراط المستقیم«.3
1. نور، آیه 26.
2. اسراء، آیه 32.
3. یس، آیه 60.